هرچی بخوای این تو هست... |
امپراتوری پس از اوزون حسن [ویرایش]هنگامی که اوزون حسن در اول شوال 882ق/5 ژانویه 1478م در سن 53 سالگی درگذشت، امپراتوری ترکمان آققویونلو از شعب علیایی فرات تا کویر نمک بزرگ و از کرمان تا ماورای قفقاز و بینالنهرین و خلیج فارس کشیده شده بود. با اینکه پسرش خلیل سلطان که به جای وی به سلطنت رسید، فقط چند ماه بر سر قدرت بود، ولی برادر جوانش یعقوب توانست پس از براندازی وی، امپراتوری را به مدت دوازده سال در آرامش نسبی نگهدارد[17]. پس از مرگ یعقوب امپراتوری درگیری یک سلسله نزاعهای بیوقفه قدرت شد. در 896ق/1491م بایسنقر، فرزند هشت ساله یعقوب، تاجگذاری کرد و یک سال بعد در 897ق/1492م توسط رستم خلع شد. رستم توسط قبایل پرناک و قجر تحت رهبری ابراهیم بیک دانا خلیل بایندر حمایت میشد. در 1494 ابراهیم بیک بایندر دستور داد که فرزندان شیخ حیدر صفوی که قبلاً پدرشان توسط یعقوب کشته شده بود، به دلیل فعالیتهای تهدیدکننده در اردبیل بازداشت شوند. اما در این میان کوچکترین پسر به نام اسماعیل فرصت یافت بگریزد و به لاهیجان پناه برد. در 902ق/1497م رستم توسط پسرعمش احمد گوده برکنار شد. احمد به زودی با طغیان امرا به رهبری ابراهیم بیک بایندر روبروی شد و در 903ق/1498م در اصفهان شکست خورده و به قتل رسید. پس از آن به طور همزمان سه سلطان در نقاط مختلف امپراتوری حکومت میکردند: الوند در غرب، قاسم در دیاربکر و محمدی در فارس و عراق عجم. سرانجام در پائیز 907ق/1501م اسماعیل صفوی که دو سال قبل از لاهیجان بازگشته بود و با استفاده از نفوذ مذهبی خود توانسته بود عده زیادی از جنگجویان ترکمان را به دور خود جمع کند. اسماعیل در تابستان سال بعد کرمان، فارس و عراق عجم و در فاصله سالهای 14-913ق/08-1507م دیاربکر و در پائیز 914ق/1508م بینالنهرین را تسخیر کرد. سرانجام با مرگ مراد آخرین سلطان آققویونلو بود که سعی داشت با کمک عثمانیها دوباره تاج و تخت را بازپس گیرد، این سلسله منقرض شد[4]. اوضاع اجتماعی و اقتصادی [ویرایش]در حکومتهایی نظیر آققویونلوها که به صورت اتحادیه سیاسی قبایل موجودیت داشتند (همچون قراقویونلوها و حتی تیموریان)، با سیورغالهای عظیمی از دیدگاه حقوق منطقهای و امتیازات مطلق مواجه هستیم. هنگامی که مناطق جدید تحت سلطه دولت درمیآمد، نواحی پیشین حکام محلی به صورت سیورغال به آنان برگشت داده میشد[18]. یعقوب و احمد آققویونلو سیاست تضعیف سیورغالها را در پیش گرفتند. قاضی صفیالدین عیسی ساوجی وزیر یعقوب در تلاش برای جلوگیری از رشد نظام سیورغال، موازین و ضابطههای خود را در درجه اول علیه صاحبان سیورغالهای کوچک و متوسط راه انداخت[19]. این تلاش راه به جایی نبرد و قاضی عیسی پس از مرگ یعقوب توسط امرای رده بالا به قتل رسید[4]. تلاش برای تقویت حاکمیت مرکزی و مبارزه علیه صاحبان سیورغال در زمان احمدبیگ تجدید شد که این عمل خشم اشرافیت مقتدر نظامی را علیهاش برانگیخت و او نیز پس از هفت ماه حکومت در نبرد با امیران متمرد کشته شد[20]. میزان مالیات محصولات کشاورزی مکان به مکان و زمان به زمان فرق میکرده است. در زمان اوزون حسن در اکثر مناطق مالیات پنج یک یا خمس از محصولات کشاورزی رایج بود[21]. قانوننامه حسن پادشاه در زمان اوزون حسن تدوین شد و هدف از آن نظاممند ساختن مالیاتها بود[4]. لاجرم با توجه به ستمی که بر روستاییان روا میشد، دور از ذهن بود که تنظیمات اوزون حسن مورد پذیرش عموم قرار گیرد و حدود یکصدسال بعد در اکثر مناطق گرفتن خمس و یا اندکی کمتر از آن همچنان برقرار بود[21]. در این دوره به تدریج اهمیت ایران در تجارت جهانی بر اثر باز شدن راه دریایی هند از طریق دماغه جنوبی آفریقا و درگیریهای مداوم نظامی بین تیموریان و دولتهای ترکمانان در غرب کمرنگ شد، چه اوضاع متغیر داخلی این دولتها موانعی بر سر راه مفاهیم اقتصاد سیاسی و ملاحظات تجاری ماورای منطقهای ایجاد کرده بود[22]. شناخت ما از نظام پول رایج دولت آققویونلو دست کم در مناطق شرق آناتولی، از گزارشهایی است که در زمان سلطان سلیم اول عثمانی در این مناطق ضبط شده است: یک آقچه عثمانی در زمان آققویونلوها معادل با سه قراجه آقچه بود که به درهم نیز شهرت داشت. یک تنکه مساوی با دو آقچه عثمانی و یک شاهروقی (تحریف شده شاهرخی) معادل شش آقچه عثمانی بود[23]. همچنین نوعی سکه نقرهای رواج داشت که وزن معیار آن 4/6 گرم (یا 5/2 گرم) بود و این سکه نیز تنکه نامیده میشد. سکههایی با وزن نصف، یک چهارم و یک هشتم سکه مذکور نیز موجود بود[23]. در زمان آققویونلوها در کنار چند سکه رایج تنکه، دینار به خصوص دینار تبریزی در جریان بوده است[24]. آق قویونلوها سکه طلایی به وزن یک مثقال شرعی یعنی حدود 3/4 گرم ضرب میکردند که به احتمال معادل با اشرفی مصری بوده است[24] فرهنگ و هنر [ویرایش]پس از اضمحلال قراقویونلوها و فتح ایران، نه تنها تختگاه آققویونلوها به شرق (تبریز) منتقل شد، بلکه فرهنگ ایرانی بر شیوه حکومت و فرهنگ آنها تاثیرات بسزایی گذاشت. در دوره اوزون حسن ریاست دیوان (وزیر)، مستوفی الممالک، محرر و میرآخور سلطنتی توسط متصدیان ایرانی اداره میشد[4]. تبریز در فاصله بین سلطنت جهانشاه قراقویونلو و سلطنت اوزون حسن و پسر او یعقوب آققویونلو از مراکز عمده هنر کتابآرایی و معماری بود[25]. از ابنیه دوره اوزون حسن به غیر از مرمت مسجد جامع اصفهان، چیزی باقی نمانده. یکی از تاجران ونیزی که حدود سال 1510م از تبریز دیدن کرده، باغ و قصر هشت بهشت و سایر ابنیه این شهر را توصیف نموده است[26]. خمسه نظامی موجود در توپقاپیسرای و تاریخالرسل و الملوک طبری که در سال 874ق/1470م تحریر شده از آثار تذهیب شده این دوره میباشند[27]. دربار حکام ترکمان در تبریز در روزگاری که نگارگری هرات به دلیل اوضاع آشفته سیاسی در قلمرو شرقی تیموریان رو به افول گذاشته بود از هنر کتاب آرایی حمایت شایانی به عمل آورد. فی المثل یعقوب بیک تا پایان عمر خود دوستدار فرهنگ ایران باقی ماند[28]. منبع: wikipedia.org [ پنج شنبه 91/9/23 ] [ 7:30 عصر ] [ محمد آذر ]
[ نظر ]
|