سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هرچی بخوای این تو هست...
 
قالب وبلاگ

امپراتوری راشدون در اوج آن در زمان خلیفه سوم، عثمان - سال 654.

اصلی ترین منبع تاریخی برای فتوحات پس از نهاوند در ایران البلاذری است که اصلیتش ایرانی است. نوشته‌های دیگری که در دست است در تکمیل مشاهدات بلاذری مفید هستند.[12]

  • جنگ نهاوند مقاومت دولت مرکزی را در هم شکست، و از این زمان به بعد پیشروی اعراب مقاومت‌های محلی بود که در برخی موارد شدید بودند.[12] اعراب پس از فتح هر شهری قراردادی با سران آن شهر می‌بستند که در آن میزان مالیاتی که قرار است که از شهر اخذ شود را مشخص می‌کرد. ریچارد فرای با اشاره به پیمانی که میان اعراب و مرزبان آذربایجان بسته شده بود می‌نویسد که این پیمان علاقه اصلی اعراب به اخذ غنیمت را نشان می‌دهد. پس از یک جنگ سخت میان اعراب و مرزبان آذربایجان که در آن اعراب پیروز بودند، مالیات زیادی بر ساکنان شهر تحمیل شد. در ازای آن اعراب تضمین دادند که کسی از مردم آذربایجان را نکشته و یا برده نگیرند، آتشکده‌ها را خراب نکنند، از اهالی آذربایجان در مقابل حمله کردها حفاظت کنند، و به مراسم مذهبی مردم کاری نداشته باشند.[14]
  • به زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان اهل ذمه گفته شده و به آنها این امکان داده می‌شد که به اسلام بگروند، و یا دین خود را حفظ کرده و جزیه بپردازند.[41]
  • زرین‌کوب می‌نویسد:[42]
... استیلای عرب بدون غارت و انهدام و کشتار انجام نیافت.[...]دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند و سبایا و اسرا خواندند. از پیشه وران و برزگران که دین مسلمانی را نپذیرفتند باج و ساوگران بزور گرفتند و جزیه نام نهادند. همه این کارها را نیز عربان در سایه شمشیر و تازیانه انجام می‌دادند.[...] حد و رجم و قتل و حرق، تنها جوابی بود که عرب خاصه در عهد امویان به هرگونه اعتراضی می‌داد.[...]خشونت و قصاوت عرب نسبت به مغلوب شدگان بی اندازه بود.[...] بیداد و فشار دستگاه حکومت سخت مایه نگرانی و نارضایی مردم بود. مولی نمی‌توانست بهیچ کار آبرومند بپردازد. حق نداشت سلاح بسازد و بر اسب بنشیند. اگر یک مولی نژاده ایرانی، دختری از بیابان نشینان بی نام و نشان عرب را به زن می‌کرد، یک سخن چین فتنه انگیز کافی بود که با تحریک و سعایت، طلاق و فراق را بر زن و تازیانه و زندان را بر مرد تحمیل نماید. حکومت و قضا نیز همه جا مخصوص عرب بود و هیچ مولی ای باینگونه مناصب و مقامات نمی‌رسید. حجاج بن یوسف بر سعید بن جبیر که از پارساترین و آگاه ترین مسلمانان عصر خود بود منت می‌نهاد که او را با اینکه از موالی است، چندی به قضا کوفه گمارده‌است. نزد آنها اشتغال به مقامات و مناصب حکومت در خور موالی نبود؛ زیرا که با اصل سیادت فطری نژاد عرب منافات داشت.
  • اعراب معمولا در امور داخلی مردمان محلی که مالیات خود را می‌پرداختند دخالت نمی‌کردند.[17]
  • در قرون اول اسلامی، سران محلی مسولیت اداره محلات و شهرها را بر عهده داشتند. پس از فتح یک ناحیه، اعراب در پادگان‌هایی که ساکن می‌شدند که یا خود تبدیل به شهر می‌شدند یا اینکه در نزدیکی شهرهای دیگر قرار داشتند. در زمان فتح و دوره بلافاصله پس از آن ارتباط و ادغام کمی بین اعراب و ایرانیان محلی وجود داشت. این خط مشی هم توسط خلیفه و هم توسط علمای زرتشتی حمایت می‌شد. با گرویدن زرتشتیان به اسلام تماس‌ها زیادتر شده، و قوانینی برای ارتباط بین آنها وضع شد.[18].[17]
  • دلیل اینکه عمر علاقمند به مخلوط شدن اعراب با ایرانیان نبود بخشی از دو سیاست اصلی حکومتی او پس از فتح بود: (1) بادیه نشینان از آسیب رساندن به جامعه کشاورزی بازداشته شوند (2) حاکمان مسلمان با روسا و نامداران نواحی فتح شده همکاری کنند و مردمان محلی تا جای ممکن پریشان نشوند. به همین دلیل اعراب تلاشی برای گرواندن ایرانیان به اسلام نکرده (بگفته لاپداس در زمان فتح اعراب اسلام را دینی عربی و برای خودشان در نظر می‌گرفتند)، و علاقه‌ای بر به هم زدن نظم اجتماعی و اداری نداشتند. اما با گذشت زمان اعراب کنترل خود را بر شهرها بیشتر کردند.[43]
  • از زمان معاویه به بعد برنامه اسکان دائمی برخی اعراب در ایران اجرا شد.[19]
  • نویسندگان مسلمان مکررا در مورد مقررات مربوط به اهل کتاب به متنی به نام عهد عمر (العهدة العمریة) اشاره می‌کنند که به عمر نسبت داده می‌شود. بر اساس آن محدودیت‌های بر پوشش، حیواناتی که بر آنها سوار می‌شوند، و ساختمان و محل‌های پرستش آنها اعمال می‌کند. عموم مورخین غربی به دلایل مختلف این انتساب را جعلی می‌دانند.[44][45]
  • به گفته برنارد لوئیس این متن در هر حال نحوه تکامل سیاست مربوط به جدا سازی گروه غالب از گروه‌های تحت سلطه را مشخص می‌کند. لوئیس معتقد است که در ابتدای فتوحات اعراب اقلیت کوچکی بودند و نیاز به تضمین امنیت خودشان را داشتند. به همین دلیل قوانینی را در این جهت وضع می‌کردند. اما مسلمانان بعدی این محدودیت‌های امنیتی را به محدودیت‌های اجتماعی و حقوقی تفسیر کردند.[44]
  • لاپدس می‌نویسد که با گذشت زمان مالیات‌ها فشار زیادی بر ساکنان شهرها وارد می‌کرد چنانچه مالیات کشاورزان حالت استعماری پیدا کرده و تا پنجاه درصد محصولشان می‌رسید.[46]
  • بعقیده فرای اگر چه بلاذری و دیگران مقادیری برای مالیات شهرهای مختلف ذکر کرده‌است، اما میزان واقعی آن مشخص نیست و حداکثر اعتمادی که به این گزارش‌ها می‌توانیم به آن بکنیم تشخیص میزان نسبی آبادی و ثروت بخش‌های مختلف نسبت به همدیگر است.[47]
  • به گفته مکدونالد، سرعت فتح ایران به حدی بود که از قدرت مرکزی سقوطی واقعی نداشت، و مسلمانان اخذ مالیات‌های شخصی و زمین را به دست گرفتند. به عقیده مکدونالد مسلمانان احتمالا مالیات‌ها را نیز اضافه کردند. مکدونالد به نقل قولی از یک کشیش در مصر رجوع می‌کند که می‌گوید مسلمانان در مصر مالیات را سه برابر کردند.[48]
  • از طرف دیگر ادوارد لوتاک معتقد است که در زمان فتوحات، مالیات‌ها کاهش یافتند هر چند سامانه مالیات تبعیض آمیز بود چون فقط مالیات (کمتر از گذشته) را از غیرمسلمانان می‌گرفتند.[49]
  • مارک کوئن می‌نویسد که محافظت از اهل ذمه (زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان) وظیفه‌ای مذهبی بوده و احادیث خیلی زیادی در این مورد وجود دارد که یک نمونه معمولی آن جملاتی است که به عمر در هنگام مرگ نسبت داده شده که به جانشینش گفته که به پیمان‌های با اهل کتاب وفادار بوده، مالیات بیش از توان آنها از آنها نگیرد و با کسانی که به آنها حمله می‌کند بجنگد.[50]

روال کلی این بود که شهرها پس از عقد قرارداد صلح شهرها قیام می‌کردند. این مورد خصوصا در مورد فارس درست بود که مکررا در آن قیام صورت می‌گرفت. در این میان آذربایجان با بقیه استان‌ها تفاوت داشت که بصورت کلی آرام بود و تنها چند شورش کوچک در آن اتفاق افتاد.[14] قیام‌ها مخصوصا تا زمانی که یزدگرد زنده بود بیشتر رایج بود و مقاومت‌های محلی قوی و مکرر بود. برخی از نواحی چند بار شورش کردند. در برخی موارد مخالفان نیروی بزرگی نیز فراهم کرده بودند.[13] تا زمان قتل عثمان، فتح ایران کامل شده بود و پادگان‌های اعراب در چند منطقه جهت اطمینان از اخذ مالیات برقرار شده بود.[51] در زمان خلافت عثمان و علی قیام‌های محلی و یا امتناع از پرداخت مالیات سریعا تلافی می‌شد.[13]

  • تغییری که علی در زمان خلافتش انجام داد این بود که جنگجویان مسلمان را از غارت و اخذ غنیمت و تقسیم آن میان خود پس از فتوحات منع کرد. بجای آن مالیات اخذ شده از شهرها را به عنوان حقوق و نه غنیمت جنگی و به میزان ثابتی میان جنگجویان پخش می‌کرد. بر اساس گزارشی این اولین مورد اختلافی بود که میان علی و خوارج پیش آمد.[52] در میان گفته‌های منسوب به علی، نامه او در مورد حکومت صالحانه به مالک اشتر مورد توجه زیادی قرار گرفته‌است.[53]
  • ریچارد فرای عقیده دارد که بدلیل تعداد افراد محلی که به اسلام گرویده بودند مقاومت‌ها عموما جنبه مذهبی در مخالفت با اسلام نداشته، بلکه بیشتر عوامل اقتصادی و اجتماعی محرک آن بوده‌اند. از آنجایی که اعراب عموما امور مالی و اداره سیاسی محلی را به دهقانان محلی ایرانی واگزار کرده بودند، بسیاری از قیام‌های کوچک بر علیه حکومت مسلمانان در واقع قیام بر علیه حاکمان ستمگر غیرعرب بود، تا بر علیه اعراب.[13]
  • زرینکوب معتقد است که شورش‌ها و قیام‌ها برای بازگشت به دوره ساسانی نبوده، بلکه برای سر فرود نیاوردن در مقابل اعراب و قبول نکردن مالیات سنگین آنها بود. زرین‌کوب همچنین معتقد است که بجز کسانی که بشدت تحت تاثیر تعالیم اسلامی قرار گرفته بودند، بقیه نسبت به اعراب احساس کینه و نفرت داشتند. سربازان و جنگجویان ایران حس تحقیر نسبت به اعراب نیز داشتند و آنها را پست ترین مردم می‌دانستند.[15]
  • کلود کائن می‌نویسد که تحت تاثیر جنبش‌های ملی گرایانه دوران مدرن، تمایل به سمت نمایش ایرانیان و اعراب به عنوان دو گروه متخاصم رفته‌است. به عقیده ایشان، اگر چه خطوط تمایز میان ایرانیان و اعراب مشخص بود و ایرانیان حاملان یک سنت بزرگ تاریخی و فرهنگی بودند که آن را نسل به نسل منتقل می‌کردند، اما قیام‌هایی که توسط گروه‌هایی خاص از ایرانیان و مکان‌هایی خاص اتفاق می‌افتاد بیشتر مذهبی بوده و هیچگاه ماهیت جنبش ملی گرایانه گسترده را نداشتند. همچنین ظهور حکومت‌های نیمه ملی پذیرای اسلام محدوده مخالفت‌ها را مشخص می‌کند. کائن همچنین این گفته را که ایرانیان در مقابله با اعراب مذهب شیعه را برگزیدند را رد کرده و آن را مغایر با شواهد تاریخی می‌داند که در دوران قرون وسطی ایران اکثریت سنی داشت.[16]
  • فرهنگ رجایی معتقد است که پاسخ ایرانیان در پذیرش حکومت اعراب یکنواخت و یکسان نبود.[54]
  • به عقیده هورانی و روتون پذیرش حکومت اعراب توسط ایرانیان وجود داشته و به این دلیل بود که اکثر آنها به اینکه حاکمشان ایرانی یا یونانی و یا عرب باشد اهمیت نمی‌دادند؛ از میان ساکنان شهرها تنها به این اهمیت می‌دادند که امنیت و آرامش داشته باشند و میزان معقولی مالیات از آنها اخذ شود؛ تنها روسا و طبقه‌ای که منافعشان با آنها پیوند خورده بود و همچنین برخی از طبقات برخی جوامع مذهبی بودند که در این میان استثنا بودند. روستانشینان هم تحت رهبری سران خود زندگی می‌کردند و خیلی از حکومت تاثیر نمی‌پذیرفتند. نهایتا برخی از ساکنان (مانند اقلیت‌های مذهبی) به استقبال تغییر حکومت رفتند.[3]
  • برخورد اعراب با اقلیت‌های مذهبی از برخورد ساسانیان خیلی بهتر بود.[55]
  • بگفته ریچارد فرای علیرغم قیام‌ها، تا زمان امویان ایران دیگر در خطر جدا شدن از حکومت مسلمانان نبود.[13]
  • مورخان اسلامی به موارد بسیار از کشتار و خونریزی عربان مهاجم اشاره کرده‌اند.[56]
  • بگفته ستپنینت، دو قرائت متضاد از اولین برخورد اعراب با زرتشتیان ساکن ایران وجود دارد. یکی از آنها صحبت از چپاول مادی و معنوی ایرانیان توسط اعراب می‌کند و دیگری صحبت از تاثیر گذاری اسلام و برخورد ملایم اعراب می‌کند. ستپنینت معتقد است که امکان دارد حقیقت چیزی میان این دو باشد. اگر چه بسیاری از بخش‌های ایران تخریب شده و ساکنان آنها غارت یا کشته شدند، آن دسته از زرتشتیانی که حکومت اعراب را پذیرفتند و به آنها مالیات پرداختند از امنیت برخوردار بودند. بدون شک موارد زیادی از خشونت و اجبار به پذیرش اسلام وجود داشت - این پدیده مشترک در تمام جنگ‌ها است - اما بگفته ستپنینت موارد خشن نباید اغراق شده تا حدی که ملایمت نسبی اعراب نادیده گرفته شود. ملایمت در برخورد هم ریشه در تعلیمات اسلامی و هم توجیه اقتصادی داشته‌است. در زمانی که مرزهای خلافت عرب گسترش یافته و تعداد زیادی غیرمسلمان تحت پوشش آن در آمده بودند، همراهی ساکنان غیرمسلمان آن اهمیت داشت.[21]

منبع:wikipedia.org


[ پنج شنبه 91/9/23 ] [ 6:13 عصر ] [ محمد آذر ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

این هم از یک عمر مستی کردنم/ سالها شنبم پرستی کردنم/ ای دلم زهر جدایی را بخور/ چوب عمری با وفایی را بخور/ ای دلم دیدی که ماتت کردو رفت/ خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت/ من که گفتم این بهار افسردنیست/ من که گفتم این پرستو رفتنیست/ آه عجب کاری به دستم داد دل/ هم شکستو هم شکستم داد دل
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 232107
فال عشق
فال کلیکی
عشق سنج آنلاین
پیامک تصادفی
جملات پـَـــ نــه پـَـــ
جملات دکتر علی شریعتی
سخن بزرگان
جعبه حدیث تصادفی
ذکر ایام هفته
اوقات شرعی